در پاسخ به: #کلام_ناب_از_ماست_که_بر_ماست

نظر از: همشهری قاسم سلیمانی،مجاور حضرت معصومه سلام الله عل [عضو] 

سلام علیکم طاعاتتون مقبول حق چشم

1400/02/13 @ 17:02

در پاسخ به: آن روزها برای چادر سرکردن چه میکردند والان چه می کنند

نظر از: رحیمی [عضو] 

زیر باران دوشنبه بعد از ظهر
اتفاقی مقابلم رخ داد

وسط کوچه ناگهان دیدم
زن همسایه بر زمین افتاد…

سیب ها روی خاک غلطیدند
چادرش در میان گرد و غبار

قبلا این صحنه را…نمی دانم
در من انگار می شود تکرار

آه سردی کشید، حس کردم
کوچه آتش گرفت زین آه…

و سراسیمه گریه در گریه
پسر کوچکش رسید از راه

گفت: آرام باش! چیزی نیست
به گمانم فقط کمی کمرم…

دست من را بگیر، گریه نکن
مرد گریه نمی کند پسرم…

چادرش را تکاند، با سختی
یا علی(ع) گفت و از زمین پا شد

پیش چشمان بی تفاوت ما
ناله هایش فقط تماشا شد

****

صبح فردا به مادرم گفتم
گوش کن! این صدای روضه ی کیست

طرف کوچه رفتم و دیدم
در و دیوار خانه ای مشکی است

*****

با خودم فکر می کنم حالا
کوچه ی ما چقدر تاریک است

گریه، مادر، دوشنبه، در، کوچه
راستی! فاطمیه نزدیک است…

فرا رسیدن ایام فاطمیه بر شما دوست عزیزم تسلیت باد.

1395/11/22 @ 22:56

در پاسخ به: اللهم عجل لولیک الفرج

نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو] 
5 stars

ضریح تو داره عطر گل یاس

نوازش های دستت میشه احساس

کی میدونه آقا پر میشه شاید.

شبا سقا خونه ات با مشک عباس …

1395/08/02 @ 09:18